روزهای عجیبی رو پشت سر گذاشتیم . اتفاقاتی افتاد تو زندگیمون که تازگی داشت ، بعضیاش خوب و بعضیاش بد .
نمیدونم چند تا از بچه های قدیمی هنوز هستن که اینجارو بخونن . خیلی هم مهم نیست ، مهم اینه که من نباید اینجا رو از دست بدم .
باید بنویسم ، باید ثبت بشه تمام لحظه های زندگی دو نفره مون.
اوایل ابان بود که همسر از هتل اومد بیرون ، با کلی جنگ و دعوا و تهمت و افترا.
چه روزای رو اعصابی رو گذروندیم تا تونست حق و حقوقش رو ازشون بگیره.
اولین مسافرت دونفره و بدون همراهی مون بعد از ماجرای اخراجش بود (نمیدونم بگم اخراج یا نه چون خودش هم دیگه مایل نبود اونجا کار کنه.) رفتیم قشم ، یه هفته تمام اونجا بودیم که واقعا ثانیه به ثانیه ش خوش گذشت و و ذهنمون ضبط شد به یادگار .
هنوز از سفر برنگشته بودیم که گرونی بنزین اتفاق افتاد و قطعی اینترنت و ماجراهای اعتراضات مردمی.
همسر با کمک شوهر خواهرم تونست کار مورد علاقه و مرتبط با درسش رو پیدا کنه و خیلی زود شاغل شد .
امسال سومین تولدی بود که ما باهم بودیم و دومین تولدی بود که هم خونه بودیم ، چند روز قبل از تولدم ماجرای رازالودی که دوران عقد متوجهش شده بودم و این همه مدت بابتش خودخوری کردم و به روش نیاورده بودم برملا شد و بعد از اوقات تلخی و گریه بالاخره حل شد .
این ماجرا برام یه درس بزرگ داشت ، اینکه چیزی رو این همه مدت برای خودم نگهداشتم و هروقت که یادم میومد قلبم رو چنگ میزد بعد از علنی شدنش دیگه اروم شدم .
تولد هم با یه کیک و یه شاخه گل دونفری سپری شد تا اینکه چند روز بعد از تولدم....
فقط جایی برای نوشتن....
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 241