برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 2
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 3
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 5
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 5
اصلا اگر دوباره گفت بیا بریم زود میاییم بیرون، بهش میگم خودم دلیل نیومدنم رو به مامانت میگم... همون شش سال پیش هم باید میگفتم. . . فقط جایی برای نوشتن....
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 5
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 5
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 14
چند روزی میشه که ماما و بابا میگه ولی مبهم و گذرا.
امروز میم از بیرون اومد داشتیم میرفتیم در رو براش باز کنیم خیلی واضح گفت : بابا.
شب که میخواستم با کالسکه ببرمش بیرون، دم خدافظی به میم نگاه کرد و با ذوق گفت : بابا.
تلفنی داشتم برای مامانم تعریف میکردم بابا گفتنش رو دوباره گفت : بابا.
برگشتیم بالا میم داشت دلشو قل قل میکرد خندید و گفت : بابا.
.
.
فقط جایی برای نوشتن....برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 12
برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 12
خوابم میاد، تقریبا سه روزه که نخوابیدم...
میمچه نه میخوابه نه غذا میخوره
فقط غرغر و نق نق
شکمشم که باز راه افتاده
پاشم سوخته
میم هم نمیدونم چشه که کلا اخلاق نداره
کسی نصیحت کنه، راهکار بده، دلگرمی بده، فحش میدم!!!
.
.
فقط جایی برای نوشتن....برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 26