202.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

خیلی از اولین تجربه های زندگیم بعد از ازدواجم پیش اومد. خیلی از اتفاق هایی که تا حالا برام نیوفتاده بود .

از اون اوائل که عمل مامانم پیش اومد و اولین تجربه من از بیمارستان رفتن عزیزانم . بعد از اون عمل آپاندیس فاطمه که اولین تجربه من بود از شب بیداری در بیمارستان و پرستاری از مریض .

دیشبم که اولین تصادف مشترکمون!!

دیشب داشتیم میرفتیم خونمون که یه سری مرتب کاری ها رو انجام بدم و لامپ عوض کنیم و ازین کارا . 

سر راه همسر رفت آرایشگاه خودش رو هماهنگ کنه برای روز عروس .

بعد از آرایشگاه همینطور که داشتیم درباره قیمتش حرف میزدیم که چه خبره؟ داماد که آرایش نداره این همه پول میگیرن!! یهو زارت یه سمند کوبید بهمون و افتادیم کنار خیابون. 

داشته از دور برگردون دور میزده و اصلا اعتنا هم نکرده که ما هم هستیم اینجا!

خلاصه که پای چپم محکم کشیده شد به پلاک ماشینش و تا به خودم اومدم افتاده بودیم کنار خیابون و هر دو ساق پام به شدت درد میکرد. 

همسر میگفت خوبی؟ چیزیت شد؟ 

سعی کردم بایستم و گفتم خوبم.

خلاصه که اولین امبولانس و دعوا ی لفظی و اولین تصادف مشترک.

شلوار و کفشم که داغون شدن و باید بندازمشون دور .

پای چپم حسابی زخم شده و درد و سوزش داره و پای راستم کلی ورم کرده و دوبرابر سایز معمولیش شده و البته کمی کبود.

همسر چون تونسته بود سریع خودش رو کنترل کنه و از موتور بپره پایین چیزیش نشد و کمی کوفتگی داره .

خلاصه که خدا کمکون کرد سه روز مونده به عروسی کارمون به گچ و این حرفا نرسید.

 

 

فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 228 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:01