204.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

الان که قابلمه ماکارونی رو گازه و تهدیگ سیب زمینی ش در حال طلایی شدن ، من اینجا نشستم و تو فکر اینکه پنج روز از عروسی مون گذشت ... مثل برق و باد و فقط یه خواب شیرین ِ شیرین ِ شیرین ازش برام موند .

یاد لبخند های گرم داداشام وقتی من رو با لباس عروس کنار محمد دیدن . یاد بغل گرم پدرم . یاد صدای بغض دار مادرم.

یاد جیغ زدن های خواهرم و دوستام.

یاد بوسه های محمد تو آتلیه .

یاد خوشحالی های مادرشوهر . یاد اون فسقلی عمه که پشت دامنم رو میگرفت و دنبالم میومد . 

خیلی خوب بود . دلم تنگ شده براش.

 

 

فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 312 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:01