فقط جایی برای نوشتن.

متن مرتبط با «20 00» در سایت فقط جایی برای نوشتن. نوشته شده است

400.

  • از صبح که چشماشو باز کرد فقط غر زد و نق زد و چسبید به من و به زمین و زمان گیرداد... با هر حساب و کتابی به این نتیجه رسیدم گرسنه شده،. غذا کشیدم و بهش دادم ولی نخورد بازی و شکلک و دلقک بازی تا بالاخره چندتا قاشق خورد و یهو همه رو بالا آورد... خوب که عصبانی شدم از کثیف کاری و خراب کاری هاش و اخمام رفت تو هم، حالش خوب شد و رفت دنبال بازی ش... خدایا چه موجوداتی هستن بچه ها اخه, ...ادامه مطلب

  • 220.

  • تو دوران عقد اغلب مستقل زندگی میکردیم ، هر کی میگفت زندگی مشترک بعد از عروسیه ، وقتی سقف مشترک داشته باشید . باورم نمیشد .میگفتم ما الانم داریم با هم زندگی میکنیم ، تو خونه مستقل .اما واقعا فرق میکنه .طعم خوشی هاش ، طعم دعوا هاش ، طعم خنده هاش ، طعم رابطه هاش و حتی طعم چایی هاش فرق میکنه .خستگی هاش رو بهتر میفهمم ، دل درد ها و بی حوصلگی هامو بهتر میفهمه ‌میفهمم الان چایی میخواد یا یه جفت گوش برای شنیدن حرف هاش .بدون هم خوابمون نمیبره ، بدون هم غذا نمیخوریم .   , ...ادامه مطلب

  • 202.

  • خیلی از اولین تجربه های زندگیم بعد از ازدواجم پیش اومد. خیلی از اتفاق هایی که تا حالا برام نیوفتاده بود . از اون اوائل که عمل مامانم پیش اومد و اولین تجربه من از بیمارستان رفتن عزیزانم . بعد از اون عم, ...ادامه مطلب

  • 203.

  • فردا عروسیمونه .... ممنوووونم ازت که قراره خوشبختم کنی مرد ِ من.     , ...ادامه مطلب

  • 204.

  • الان که قابلمه ماکارونی رو گازه و تهدیگ سیب زمینی ش در حال طلایی شدن ، من اینجا نشستم و تو فکر اینکه پنج روز از عروسی مون گذشت ... مثل برق و باد و فقط یه خواب شیرین ِ شیرین ِ شیرین ازش برام موند . یاد, ...ادامه مطلب

  • 205.

  • فردای روز عروسی با ماشین غیاث رفته بودیم که پیراهن و تاج رو بدیم، آهنگ های فلشش خیلی خوب بود . یعنی کاملا مشخص بود دونه دونه نشسته انتخاب کرده . همونجا به همسر گفتم یه کپی بگیر از رو فلشش . حالا زدیم , ...ادامه مطلب

  • 206.

  • از بچگی تو گوشمون خوندن که زندگی ، نداری داره . شوهر ، دست تنگی داره . تو باید صبر کنی ، خواسته هات رو کم کنی . پشت شوهرت باشی تا تموم بشن اون روز ها و مطمئن باشین که اون روز های سخت تو زندگی همه بوده, ...ادامه مطلب

  • 207.

  • دیشب بالاخره عکس و فیلممون رو تحویل گرفتیم. هر چی از کیفیت و قشنگی عکسا بگم دو برابرش باید از افتضاح بودن فیلممون بگم.  با اینکه من اصلا آدم بی ادبی نیستم اما خیلی دوست دارم چند تا حرف بی ادبانه به فی, ...ادامه مطلب

  • 209.

  • دیدین یادم رفت بگم؟؟؟ از اولین ماهگرد عروسیمون.  به طرز وحشتناکی زود گذشت این یک ماه ، بدم میاد از گذر زمان . فکرشو بکن .... الان هنوز تو همون لحظه بودیم که اولین بار بغلم کردی ... سرمو گذاشتم تو سینه, ...ادامه مطلب

  • 120.

  • امروز ظهر اتفاقی افتاد که کارد بهم میزدی خونم در نمیومد. در نمیومدا واقعا.... قرار بود ناهار بیاد خونه ی ما که بعدشم منو ببره کلاس . بعد از صبح بهش زنگ میزدم انتن نمیداد. زنگ زدم به ایرانسلش ... سه بار... چهار بار... پنج بار... شش بار... مامانش جواب داد. گفت نبرده گوشیشو ، گوشی کوچیکه رو برده . رفته شهرداری. خب... پیام دادم به گوشی کوچیکه : پیامم بهت رسید یه زنگ بزن. ساعت دو نیم زنگ زد . گفت الان اومدم هتل ، یه سر برم خونه اگه ناهار نگهم ندارن میام پیشت. اگههههه ناهار نگهم ندارن؟؟؟؟ یعنی چی؟؟؟؟؟؟ خب بگو مداد ناهار درست کرده باید برم.... نمیشه خانوم. بقیشو تو دلم گفتم: نمیشه؟؟؟؟؟چهار روزه همدیگ, ...ادامه مطلب

  • 20.

  • یعنی اگه امشب خودم بهت زنگ بزنم میگی چه مرگته؟؟ اگه زنگ بزنم خودمو کوچیک نکردم؟؟:(,20 00 an hour is how much a year,20 5 inches to cm,20 5 in to cm,20 1 conditional probability,20 00,20 2 independent events,20 5x8 0-10,20 3 dependent events,20 50 an hour is how much a year,20 5cm in inches ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها